loading...
پاتوق زیست شناسان
baran بازدید : 118 شنبه 26 فروردین 1391 نظرات (4)

دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من
گر از قفس گریزم کجا روم، کجا من؟

کجا روم که راهی به گلشنی ندانم
که دیده برگشودم به کنج تنگنا من

نه بسته‌ام به کس دل، نه بسته کس به من دل
چو تخته‌پاره بر موج، رها، رها، رها من

ز من هر آنکه او دور ، چو دل به سینه نزدیک
به من هر آن که نزدیک، ازو جدا، جدا من!

نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی به یاد آشنا من

ز بودنم چه افزود؟ نبودنم چه کاهد؟
که گویدم به پاسخ که زنده‌ام چرا من؟

ستاره‌ها نهفتم در آسمان ابری
دلم گرفته ای دوست ، هوای گریه با من


شاعر : سیمین بهبهانی

**********************************

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط velayati در تاریخ 1348/10/11 و 21:50 دقیقه ارسال شده است

ممنون

این نظر توسط ایلدیریم در تاریخ 1348/10/11 و 11:49 دقیقه ارسال شده است

خوب بود

این نظر توسط alireza در تاریخ 1348/10/11 و 18:38 دقیقه ارسال شده است

واقعا عالی بود ولی خودت اینقدر ناامیدنباششکلک

این نظر توسط alone در تاریخ 1348/10/11 و 16:41 دقیقه ارسال شده است

barane aziz merci az matlabet ali bud vali heyf ke sheresh kotah bud


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 141
  • کل نظرات : 699
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 30
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 27
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 33
  • بازدید ماه : 113
  • بازدید سال : 381
  • بازدید کلی : 66,893