خنده کنان می روی بهر تماشای که؟
غرق شدی تو ای گل غرق تمنای که؟
بهر خدا یک دمی بگذر از این کوی ما
ترک بگفتی کویم ترک به فتوای که؟
باکه شدی همنشین جان به لب آمد بگو
دل زدستت ربود زلف سمن سای که؟
زنده شدم من به عشق گرچه بود دردل نهان
عاشق شدی ناگهان عاشق پیدای که؟
عشوه گری کردی وعشوه پرستت شدم
ناز خریدی بگو ناز سراپای که؟
وعده ی حال داد می سرخوش نگشتی ولی
خوش کرده ای دلت را به وعده ی فردای که؟
چندی گرفته بودی خنده نکردی اکنون
خنده کنان می روی بهر تماشای که؟