ازبلوکCهر کس به جهالت برود نشود نمره اش ده وآخر به خجالت برود
آن کلاسی که بود مدرسش میان درق به تبسم بنشیند به فراغت برود
چشم خود این دم آخرازدرس و کتاب برگیر حیف اوقات که یکسر به کتابخوانی برود
ای گل بی نافه وبرچه مددی کن مارا کز ترس نمره کم رنگ ازرخمان برود
من چه کنم تمکن لاله میانیست آخر یا که از خامه گل لوله گرده برود؟
حکم مشروطی ومردودی همه برخاتمت است کس ندانست که مشروطی به چه حالی برود!!!!!!!!!!