loading...
پاتوق زیست شناسان
مریم داودپور بازدید : 131 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (5)

از باغ می برند که چراغانیت کنند
تا کاج جشن های زمستانیت کنند

پوشانده اند صبح تو را ابر های تار
با این بهانه که بارانیت کنند

یوسف!‌ به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانیت کنند

ای گل گمان مکن به شب جشن میروی
شاید به خاک مرده ای ارزانیت کنند

یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانیت کنند

اب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ایست که قربانیت کنند

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط ایلدیریم در تاریخ 1348/10/11 و 16:04 دقیقه ارسال شده است

فرصت نکردم بخونم ولی وقتی بچه ها میگن حتما ً خوبه دیگه.شکلک
پاسخ : مگه قصه حسین کرد که فرصت نکردی بخونی معلوم سرت خیلی شلوغه بابا پرکار.

این نظر توسط marzie در تاریخ 1348/10/11 و 21:45 دقیقه ارسال شده است

shere khili gashangiye...rasT az kiye?

این نظر توسط ziba در تاریخ 1348/10/11 و 16:07 دقیقه ارسال شده است

maryam jan matlabet kheili jhashang bod

این نظر توسط تنها در تاریخ 1348/10/11 و 13:15 دقیقه ارسال شده است

شعرت خیلی قشنگ بود کاش...شکلک


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 141
  • کل نظرات : 699
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 30
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 66
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 72
  • بازدید ماه : 152
  • بازدید سال : 420
  • بازدید کلی : 66,932