loading...
پاتوق زیست شناسان
بازدید : 26 چهارشنبه 04 اردیبهشت 1392 نظرات (1)

فقط دلم ميخاد نظر ندي ....

من دلم مي‌خواهد
خانه‌اي داشته باشم پر دوست
کنج هر ديوارش
دوست‌هايم بنشينند آرام
گل بگو گل بشنو...؛
هر کسي مي‌خواهد
وارد خانه پر عشق و صفايم گردد
يک سبد بوي گل سرخ
به من هديه کند
شرط وارد گشتن
شست و شوي دل‌هاست
شرط آن داشتن
يک دل بي رنگ و رياست...
بر درش برگ گلي مي‌کوبم
روي آن با قلم سبز بهار
مي‌نويسم اي يار
خانه‌ي ما اينجاست
تا که سهراب نپرسد ديگر
" خانه دوست کجاست ؟
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط دوست در تاریخ 1392/02/06 و 18:50 دقیقه ارسال شده است

نه تو می مانی و نه اندوه

و نه هیچ یک از مردم این آبادی...

به حباب نگران لب یک رود قسم،

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،

غصه هم می گذرد،

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...

لحظه ها عریانند.

به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.

سهراب سپهری


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 141
  • کل نظرات : 699
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 30
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 23
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 29
  • بازدید ماه : 109
  • بازدید سال : 377
  • بازدید کلی : 66,889